در زندگی آدم لحظهای فرا میرسد، البته محتوم به گمان من، که نمیتوان از آن گریخت، لحظهای که همهچیز شکبرانگیز میشود... به استثنای بچهها، بچهها هیچوقت شک برنمیانگیزند. شک در پیلهی خودش بزرگ میشود، تنهاست این شک، از جنس عزلت است. شک، زادهی عزلت است...
نوشتن، همین و تمام/مارگریت دوراس/ ترجمهی قاسم روبین/ انتشارات نیلوفر
برآمده ام به فرو شدن
در میانه ی ناچزی از مردم
که خواب دوزخ و بهشت
آلوده شان می کند
زندگی!
تنها خوره ایه که از اعماق وجودت بهت چنگ میزنه