این ترانه زمستانی زیبا، شب تابستانی ما رو که ساخت، شما هم بشنوید:
حالا اگه از اون ترانه خوشتون اومده اینجا میتونید چند ترانه دیگرش رو هم بشنوید
شب بخیر
من
عاشق کودکیهای "تهمینه" بودم. برای همین است که هنوز عکس سه در چهار
دوران کودکیاش را گذاشتهام زیر شیشهی میز کارم. دو دستش را بالش کرده و
سرش را خوابانده روی دستهایش. چه اندوهی دارد این عکس. نمیدانم چرا خاطره
بد است. اگر بدیها را از یادم میبرد، خب بگذار فریبم دهد چه بهتر. اما
"سما" هم راست میگوید. لامصب مثل سیگار است خاطره. حال میدهد. اما از
درون میپوساندت...
بهار 63/ مجتبی پور محسن/ نشر چشمه
... چقدر کلمات تنهایند
چقدر تاریکی آمده است
چقدر کلمات در تاریکی جا عوض می کنند ...
سطرها در تاریکی جا عوض میکنند، گروس عبدالملکیان، نشر مروارید، گوینده: حامد