.

پس هر کسی سنگی می انداختند، شبلی گلی انداخت، حسین‌بن‌منصور آهی کرد، گفتند: از این همه سنگ چرا هیچ آه نکردی؟ از گلی آه کردن چه سّر‍ است؟
گفت : « از آن که آنها نمی‌دانند، معذورند. از او سختم می آید که می‌داند که نمی‌باید انداخت...»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد